دل نوشته های پرنده مهاجر |
|||
چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,, :: 8:43 :: نويسنده : nima mahmoodi
روزی من با یک تاکسی به فرودگاه می رفتم. ما داشتیم در خط عبوری صحیح رانندگی می کردیم که ناگهان یک ماشین درست در جلوی ما از جای پارک بیرون پرید. راننده تاکسی ام محکم ترمز گرفت. ماشین سر خورد، و دقیقاً به فاصله چند سانتیمتر از ماشین دیگر متوقف شد!
راننده ماشین دیگر سرش را ناگهان برگرداند و شروع کرد به ما فریاد زدن. راننده تاکسی ام فقط لبخند زد و برای آن شخص دست تکان داد. و منظورم این است که او واقعاً دوستانه برخورد کرد. بنابراین پرسیدم: " چرا شما تنها آن رفتار را کردید؟ آن شخص نزدیک بود ماشین تان را از بین ببرد و ما رابه بیمارستان بفرستد!" در آن هنگام بود که راننده تاکسی ام درسی را به من داد که اینک به آن می گویم: " قانون کامیون حمل زباله." او توضیح داد که بسیاری از افراد مانند کامیون های حمل زباله هستند. آنها سرشار از آشغال، ناکامی، خشم، و ناامیدی در اطراف می گردند. وقتی آشغال در اعماق وجودشان تلنبار می شود، آنها به جایی احتیاج دارند تا آن را تخلیه کنند و گاهی اوقات روی شما خالی می کنند. به خودتان نگیرید. فقط لبخند بزنید، دست تکان بدهید، برایشان آرزوی خیر بکنید، و بروید. آشغال های آنها را نگیرید و پخش کنید به افراد دیگر ی در سرکار، در منزل، یا توی خیابان ها.
حرف آخر این است که افراد موفق اجازه نمی دهند که کامیون های آشغال روزشان را بگیرند و خراب کنند. زندگی خیلی کوتاه است که صبح با تأسف از خواب برخیزید، از این رو..... " افرادی را که با شما خوب رفتار می کنند دوست داشته باشید. برای آنهایی که رفتار مناسبی ندارند دعا کنید. " چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:عافانه,شاعرانه,مطالب ,جذاب,دکتر,علی,شریعتی,سخن بزرگان,سخن های بزرگ, :: 8:42 :: نويسنده : nima mahmoodi
نسیم دانه را از دوش مورچه انداخت... مورچه دانه را دوباره بر دوشش گذاشت و به خدا گفت: " گاهی یادم میرود که هستی ، کاش بیشتر نسیم می وزید...چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,دانلود,دانلود نرم افزار, :: 8:39 :: نويسنده : nima mahmoodi
به گزارش مشرق، در یک پارک محلی در بنگال، هنگامی که دو نفر نابینا، نتوانستند شیر آب را پیدا کنند، یک میمون مادر، شیر آب را برای آنها باز کرد و تا هنگامی که آنها آب نوشیده و صورت خود را شستند، میمون همانجا ایستاد و سپس شیر آب را بست و از آنجا دور شد.
چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,, :: 8:27 :: نويسنده : nima mahmoodi
دانشجویی به استادش گفت: استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟ دانشجو پاسخ داد: نه استاد! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم. استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت: تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید! چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:عارفانه,شاعرانه,مطالب ,جذاب,دکتر,علی,شریعتی,سخن بزرگان,سخن های بزرگ,بهترین,زیبا,زیباترین, :: 8:14 :: نويسنده : nima mahmoodi
آدمهای ساده را دوست دارم، همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند، همان ها که برای همه لبخند دارند، همان ها که همیشه هستند برای همه هستند، آدمهای ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعتها تماشا کرد؛ عمرشان کوتاه است! بسکه هر کسی از راه میرسد یا ازشان سوءاستفاده میکند یا زمینشان میزند یا درس ساده نبودن بهشان میدهد، آدمهای ساده را دوست دارم، آنان که بوی ناب " آدمی " میدهند چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,, :: 8:12 :: نويسنده : nima mahmoodi
پرده، اندکی کنار رفت و هزار راز روی زمین ریخت. رازی به اسم درخت، رازی به اسم پرنده، رازی به اسم انسان.رازی به اسم هر چه که میدانی. و باز پرده فرا آمد و فرو افتاد.و آدمی این سوی پرده ماند با بهتی عظیم به نام زندگی، که هر سنگریزهاش به رازی آغشته بود و از هر لحظهای رازی میچکید.
در این سوی رازناک پرده، آدمیان سه دسته شدند.
گروهی گفتند: هرگز رازی نبوده، هرگز رازی نیست و رازها را نادیده انگاشتند و پشت به راز و زندگی زیستند. خدا نام آنها را گمشدگان گذاشت. و گروهی دیگر گفتند: رازی هست، اما عقل و توان نیز هست. ما رازها را میگشاییم؛ و مغرورانه رفتند تا گره راز و زندگی را بگشایند. خدا گفت: توفیق با شما باد، به پاس تلاشتان پاداش خواهید گرفت. اما بترسید که درگشودن همان راز نخستین وابمانید. و گروه سوم اما، سرمایهای جز حیرت نداشتند و گفتند: در پس هر راز، رازی است و در دل هر راز، رازی. جهان راز است و تو رازی و ما راز. تو بگو که چه باید کرد و چگونه باید رفت. خدا گفت: نام شما را مؤمن میگذارم، خود، شما را راه خواهم برد. دستتان را به من بدهید. آنها دستشان را به خدا دادند و خدا آنان را از لابهلای رازها عبور داد و در هر عبور رازی گشوده شد. و روزی فرشتهای در دفتر خود نوشت: زندگی به پایان رسید. و نام گروه نخست از دفتر آدمیان خط خورد، گروه دوم در گشودن راز اولین واماند. و تنها آنان که دست در دست خدا دادند از هستی رازناک به سلامت گذشتند. چهار شنبه 10 اسفند 1390برچسب:عافانه,شاعرانه,مطالب ,جذاب,دکتر,علی,شریعتی,سخن بزرگان,سخن های بزرگ, :: 16:26 :: نويسنده : nima mahmoodi
اکثر ما نخواسته و ندانسته وقایع زندگیمان را جذب می کنیم. معتقدیم کنترلی روی آنها نداریم، افکار و احساس هایمان به صورت خودکار عمل می کنند؛ در نتیجه همه چیز را ناخودآگاه و ناخواسته جذب می کنیم. باب دویل
یه روز یه استاد فلسفه میاد سر کلاس و به دانشجوهاش میگه: امروز میخوام ازتون امتحان بگیرم ببینم درسهایی رو که تا حالا بهتون دادمو خوب یاد گرفتین یا نه…! بعد یه صندلی میاره و میذاره جلوی کلاس و به دانشجوها میگه: دانشجوها به هم نگاه کردن و همه شروع کردن به نوشتن روی برگه… بعد از چند لحظه یکی از دانشجوها برگه شو داد و از کلاس خارج شد… روزی که نمره ها اعلام شده بود، بالاترین نمره رو همون دانشجو گرفته بود ! اون فقط رو برگه اش یه جمله نوشته بود: . کدوم صندلی ؟ دو شنبه 17 بهمن 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,, :: 10:18 :: نويسنده : nima mahmoodi
زمان می گذرد و در انتهای راه می فهمی چقدر حرف نگفته دردل باقی ماند
حرفهایی که می توانست راهی به سوی عشق باشد
حرفهای نا تمامی که در کوچه های بن بست زندگی اسیرند
ناگهان لحظه غربت می رسد و تو در میابی که چقدر زود دیر شده
به تکاپو می افتی ....در غربت بیابان و در کوچ شبانه پرستوها
در لحظه وصال موج و ساحل دنبال عشق می گردیژ
دیر شده خیلی دیر
هر روز دوست داشتن را به فردا می انداختی و حالا می بینی دیگر فردایی وجود ندارد
سالها چشمت را به رویش بسته بودی و نمی دانستی
و یا شاید نمی فهمیدی
امروز حقیقت را باور می کنی.... اما افسوس که زودتر از آنچه فکر می کردی دیر شده
آسانترین کار دنیا اینست که تو خودت باشی و سخت ترین کار دنیا اینست که تو آنی باشی که دیگران از تو انتظار دارند! پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,, :: 8:54 :: نويسنده : nima mahmoodi
قانون های ذهنی می گن خوشبختی یعنی رضایت.مهم نیست ...چی داشته باشی یا چقدر، مهم اینه که از همونی که داری راضی هستی یا نه؟!چون یه وقتهایی آدم خیلی چیزها داره اما باز هم احساس خوشبختی نداره! و بر عکسش...پس یه قانون وجود داره، که می گه: ادامه مطلب ... سه شنبه 11 بهمن 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,, :: 15:54 :: نويسنده : nima mahmoodi
گاهی از چشم هم می افتیم، بی آنکه ایستاده باشیم روی لبه ها یا کسی هل مان داده باشد.از چشم هم می افتیم و نه چتر همراهمان هست، نه کسی آن پائین آغوش باز کرده ما را بگیرد. از چشم هم می افتیم و هرچه فکر می کنیم یادمان نمی آید قصد خودکشی داشته باشیم.
پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:عافانه,شاعرانه,مطالب ,جذاب,دکتر,علی,شریعتی,سخن بزرگان,سخن های بزرگ, :: 9:0 :: نويسنده : nima mahmoodi
با نگاه پست همه چیز را می توان ننگ شمرد حتی مهر مادر به فرزند را ... حکیم ارد بزرگ ادامه مطلب ... پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:عافانه,شاعرانه,مطالب ,جذاب,دکتر,علی,شریعتی,سخن بزرگان,سخن های بزرگ, :: 8:58 :: نويسنده : nima mahmoodi
حکیم فردوسی توسی :
پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:عافانه,شاعرانه,مطالب ,جذاب,دکتر,علی,شریعتی,سخن بزرگان,سخن های بزرگ, :: 8:46 :: نويسنده : nima mahmoodi
آنكه نداند ونداند كه نداند در جهل مركب ابدالدهر بماند سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,عارفانه,شاعرانه, :: 11:52 :: نويسنده : nima mahmoodi
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
در این بازار عطاران مرو هر سو چو بیکاران به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
ترازو گر نداری پس تو را زو رهزند هر کس یکی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
به هر دیگی که میجوشد میاور کاسه و منشین که هر دیگی که میجوشد درون چیزی دگر دارد
نه هر کلکی شکر دارد نه هر زیری زبر دارد نه هر چشمی نظر دارد نه هر بحری گهر دارد
بنال ای بلبل دستان ازیرا ناله مستان میان صخره و خارا اثر دارد اثر دارد
بنه سر گر نمیگنجی که اندر چشمه سوزن اگر رشته نمیگنجد از آن باشد که سر دارد
چراغست این دل بیدار به زیر دامنش میدار از این باد و هوا بگذر هوایش شور و شر دارد
چو تو از باد بگذشتی مقیم چشمهای گشتی حریف همدمی گشتی که آبی بر جگر دارد
چو آبت بر جگر باشد درخت سبز را مانی که میوه نو دهد دایم درون دل سفر دارد
سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:عافانه,شاعرانه,مطالب ,جذاب,دکتر,علی,شریعتی,سخن بزرگان,سخن های بزرگ, :: 11:40 :: نويسنده : nima mahmoodi
هيچ كدام از ما نميتواند ديروزش را تغيير دهد، ولي همهي ما ميتوانيم فرداي خود را تغيير دهيم.((كولين پاول)) چهار شنبه 28 دی 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,دانلود,دانلود نرم افزار, :: 11:7 :: نويسنده : nima mahmoodi
براي بالا بردن سرعت اعمال مختلفي كه در ويندوز انجام مي شود مي توانيد از روش زير استفاده كنيد : -آنگاه که تقدیر نیست و از تدبیر نیز کاری ساخته نیست خواستن اگر با تمام وجود با بسیج همه اندامها و نیروهای روح و با قدرتی که در صمیمیت است تجلی کند اگر هم هستیمان را یک خواستن کنیم یک خواستن مطلق شویم و اگر با هجوم و حمله های صادقانه و سرشار از امید و یقین و ایمان بخواهیم پاسخ خویش را خواهیم گرفت.
۲-خداوندا ۳-خدایا به من زیستنی عطا کن ۴-خدایا من در کلبه حقیرانه خود کسی را دارم که تو در ارش کبریایی خود نداری ۵-پروردگارا به من تو فیق عشق بی هوس،تنهایی در انبوه جمعیت و دوست داشتن بی آنکه دوست بداند عنایت فرما ۶-… نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد … نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت … ولی بسیار مشتاقم … که از خاک گلویم سوتکی سازد … گلوم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش … تا که پی در پی دم گرم خویش را بر گلویم سخت بفشارد …. و سراب خفتگان خفته را آشفته تر سازد … تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را … ۷-به من بگو نگو ، نمیگویم ، اما نگو نفهم ، که من نمی توانم نفهمم ، من می فهمم . ۸-روزی که بود ندیدم….روزی که خواند نشنیدم ۹-خدایا به من توفیق تلاش در شکست ۱۰-سرمایه های هر دلی حرف هایی است که برای نگفتن دارد. ۱۱-من هرگز نمی نالم…قرنها نالیدن بس است…میخواهم فریاد بزنم…!اگر نتوانستم سکوت میکنم…. ۱۲-همواره روحی مهاجر باش به سوی مبدا به سوی آنجا که بتوانی انسانتر باشی ۱۳-خداوندا به هر کس که دوست میداری بیاموز که عشق از زندگی کردن بهتر است و به هر کس که دوست میداری بچشان که دوست داشتن از عشق برتر است. ۱۴-هر انسان کتابی است در انتظار خواننده اش. ۱۵-انها(دشمنان)از فهمیدن تو می ترسند.از گاو که گنده تر نمیشوی می دوشنت و از اسب ۱۶-ارزش انسان به اندازه حرف هایی هست که برای نگفتن دارد. ۱۷-اگر تنهاترین تنهاها شوم باز خدا هست.او جانشین همه نداشتن هاست.نفرین و آفرین ها ۱۸-عمیقترین و بهترین تعریف از عشق این است که : ۱۹-خدایا : «چگونه زیستن »را به من بیاموز ،« چگونه مردن» را خود ، خواهم دانست . ۲۰-باور نمی کنم هرگز باور نمی کنم که سال های سال همچنان زنده ماندنم به طول انجامد. یک کاری خواهد شد. زیستن مشکل است و لحظات چنان به سختی و سنگینی بر من گام می نهند و دیر می گذرند که احساس می کنم خفه می شوم. هیچ نمی دانم چرا؟ اما می دانم کس دیگری در درون من پا گذاشته است و اوست مرا چنان بی طاقت کرده است. احساس می کنم دیگر نمی توانم در خود بگنجم و در خود بیارامم و از بودن خویش بزرگتر شده ام و این جامه بر من تنگی می کند. این کفش تنگ و بی تا بی قرار!عشق آن سفربزرگ! آه چه می کشم! چه خیال انگیز و جان بخش است این جا نبودن. ۲۱-معشوق من چنان لطیف است که خود را به « بودن » نیالوده است ۲۲-چه تلخ و غم انگیز است سرنوشت کسی که طبیعت نمی تواند سرش کلاه بگذارد… این سرزمین را با عقل مصلحت اندیش ساخته اند. پس باید با عقل مصلحت اندیش در آن زیست. و چاره ایی دیگر پیدا نیست و من «چنین کردم» اما «چنین نبودم» و این دوگانگی مرا همواره دو نیمه می کرد. پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,عکس,عکس های جذاب,کامپیوتر, :: 11:18 :: نويسنده : nima mahmoodi
فکر میکنید هم اتاقی یا خواهر یا برادرتان کمی در مورد کامپیوترتان کنجکاو است و شک دارید از آن استفاده کرده یا نه؟ در اینجا ترفندی ساده معرفی خواهم کرد که میتوانید به راحتی تشخیص دهید که آیا کسی از کامپیوترتان استفاده کرده است یا نه. میتوانید از پسورد و یا برنامه prey استفاده کنید اما همان طور که میدانید راههایی برای دور زدن پسورد نیز وجود دارد و ضمنا در این روش نیازی به نصب نرم افزار خاصی نیست. این ترفند را در ادامهی مطلب برای دو سیستم عامل ویندوز و مک آوردهام. سیستم عامل ویندوز کاربران ویندوز تنها باید برنامه Event Viewer را باز کنند، این برنامه به شما کمک میکند بفهمید کامپیوترتان آخرین بار کی روشن خاموش شده و چه عملیاتی انجام داده است. ۱- به منوی استارت رفته و Event Viewer را در جعبه جستجو تایپ کرده و اینتر بزنید. ۲- در نوار سمت چپ روی Windows Logs دو بار کلیک کنید. ۳-روی System راست کلیک کرده و Filter Current Log را انتخاب کنید. ۴-در پنجره ای که نمایش داده می شود دنبال Event Sources بگردید. Power-Troubleshooter را از منوی کشویی انتخاب کرده و روی OK کلیک کنید. به بخش وسطی پنجره Event Viewer نگاه کنید، باید زمانهای روشن و خاموش شدن کامپیوتر را ترتیب زمان ببینید و دنبال زمانی که شک دارید کامپیوترتان روشن شده یا نه بگردید. میتوانید با کلیک بر روی آنها جزئیاتشان را هم ببینید. پس از آن میتوانید ردپاهایی که شخص در اسناد، مرورگر و… از خود بر جای گذاشته دنبال کنید. ![]() ادامه مطلب ... پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,عکس,عکس های جذاب, :: 11:11 :: نويسنده : nima mahmoodi
چندی پیش با تاریخچه ضبط موسیقی در پیچ گوشتی آشنا شدید. در اوایل ۱۸۸۰ ضبط صدا کاری جدید محسوب میشد. در آن زمان این عمل آنقدر جدید محسوب میشد که، گراهام بل و همکارانش هنوز روی کشف بهترین روش برای انجام این کار آزمایش میکردند. در موزهی اسمیت سونیان بعضی از این لوحها که برای ضبط صوت در آن زمان مورد استفاده قرار گرفته بود، وجود دارد. دانشمندان توسط اسکنرهای نوری سه بعدی توانستند برای اولین بار، صداهای موجود در این لوح ها را بیرون کشیده و پخش کنند. آزمایشگاه Volta در سال ۱۸۸۰ توسط بل، برادر و پسر عمویش تاسیس شده بود. تامی ادیسون در سال ۱۸۷۷ گرامافونش را که دارای کیفیت خوبی نبود اختراع کرد. گروه بل سعی داشتند شیوهای بهتر برای ضبط صوت کشف کنند که این سعی و خطاها تا سال ۱۸۸۶ به طول انجامید. در این ۶ سال آنها سعی و خطایشان را روی موادی مثل لاستیک، موم، فویلهای باریک، نوارهایی از جنس فلز برنج و حتی دیسکهای شیشهای با استفاده از اشعهی نوری آزمایش کردند. ![]() ![]() ادامه مطلب ... پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,دانلود,دانلود نرم افزار, :: 10:55 :: نويسنده : nima mahmoodi
اگر شما پسورد ویندوز ۷ خود را فراموش کرده باشید، می توانید این پسورد را با استفاده از فایل Password reset disk ریست نمایید و با پسورد جدیدی که وارد مینمایید، وارد محیط ویندوز ۷ شوید. روش ایجاد فایل Password reset disk 1 . یک حافظه فلش به کامپیوترتان متصل کنید. هنگامی که پسورد کامپیوترتان را فراموش کردید، از همین فایل ذخیره شده در فلش برای تغییر پسوردتان استفاده .هنگامی که پسورد کامپیوترتان را فراموش کردید، از همین فایل ذخیره شده در فلش برای تغییر پسوردتان استفاده
ادامه مطلب ... پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,دانلود,دانلود نرم افزار, :: 10:46 :: نويسنده : nima mahmoodi
ادامه مطلب ... پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,عکس,عکس های جذاب, :: 10:34 :: نويسنده : nima mahmoodi
پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,, :: 10:23 :: نويسنده : nima mahmoodi
پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,دانلود,دانلود نرم افزار,نیمباز, :: 9:0 :: نويسنده : nima mahmoodi
خیلی از كاربران نیمباز برای شروع از پسوردهای كوتاه و رند استفاده می كند كه این كار سبب هك شدن ای دی نیمباز می شود روش اول با نرم افزار bombusmod :
پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,دانلود,دانلود نرم افزار, :: 8:58 :: نويسنده : nima mahmoodi
آموزش : 1- اول با بومباس آنلاین بشید. 2- حتما باید خودتون مدیر روم باشید. 3- حالا MENU رو بزنید. 4- گزینه CONFERNCES را بزنید. 5- از لیست روم ها ، رومی که مدیرش هستید رو انتخاب کنید و MENU رو بزنید. 6- حالا از لیست MENU گزینه ی CONFIGURE ROOM رو انتخاب کنید . 7- حالا یکم صبر کنید تا یه صفحه جدید باز بشه. 8- حالا تیک گزینه ی PASWORD REQUIRED TO ENTER رو بزنید. 9- تو قسمت PASSWORD ، رمز مورد نظرتون رو بنوسید.
پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,دانلود,دانلود نرم افزار, :: 8:54 :: نويسنده : nima mahmoodi
پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,, :: 8:53 :: نويسنده : nima mahmoodi
بانوى خردمندى در کوهستان سفر مى کرد که سنگ گران قیمتى را در جوى آبى پیدا کرد. روز بعد به مسافرى رسید که گرسنه بود. بانوى خردمند کیفش را باز کرد تا در غذایش با مسافر شریک شود. مسافر گرسنه، سنگ قیمتى را در کیف بانوى خردمند دید، از آن خوشش آمد و از او خواست که آن سنگ را به او بدهد. زن خردمند هم بى درنگ، سنگ را به او داد.مسافر بسیار شادمان شد و از این که شانس به او روى کرده بود، از خوشحالى سر از پا نمى شناخت. او مى دانست که جواهر به قدرى با ارزش است که تا آخر عمر، مى تواند راحت زندگى کند، ولى چند روز بعد، مرد مسافر به راه افتاد تا هرچه زودتر، بانوى خردمند را پیدا کند. بالاخره هنگامى که او را یافت، سنگ را پس داد و گفت:«خیلى فکر کردم. مى دانم این سنگ چقدر با ارزش است، اما آن را به تو پس مى دهم با این امید که چیزى ارزشمندتر از آن به من بدهى. اگر مى توانى، آن محبتى را به من بده که به تو قدرت داد این سنگ را به من ببخشى پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,, :: 8:52 :: نويسنده : nima mahmoodi
براي تو اي نفسم...
پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,, :: 8:51 :: نويسنده : nima mahmoodi
یکروز وقتى کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگى را در تابلوى اعلانات دیدند که روى آن نوشته شده بود: «دیروز فردى که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت. شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت ١٠ در سالن اجتماعات برگزار مىشود دعوت مىکنیم.» در ابتدا، همه از دریافت خبر مرگ یکى از همکارانشان ناراحت مىشدند امّا پس از مدتى، کنجکاو مىشدند که بدانند کسى که مانع پیشرفت آنها در اداره مىشده که بوده است. این کنجکاوى، تقریباً تمام کارمندان را ساعت١٠ به سالن اجتماعات کشاند. رفته رفته که جمعیت زیاد مىشد هیجان هم بالا مىرفت. همه پیش خود فکر مىکردند: «این فرد چه کسى بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود؟ به هر حال خوب شد که مرد!» کارمندان در صفى قرار گرفتند و یکى یکى نزدیک تابوت مىرفتند و وقتى به درون تابوت نگاه مىکردند ناگهان خشکشان مىزد و زبانشان بند مىآمد. آینهاى درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه مىکرد، تصویر خود را مىدید. نوشتهاى نیز بدین مضمون در کنار آینه بود: «تنها یک نفر وجود دارد که مىتواند مانع رشد شما شود و او هم کسى نیست جزء خود شما. شما تنها کسى هستید که مىتوانید زندگىتان را متحوّل کنید. شما تنها کسى هستید که مىتوانید بر روى شادىها، تصورات و موفقیتهایتان اثر گذار باشید. شما تنها کسى هستید که مىتوانید به خودتان کمک کنید. زندگى شما وقتى که رئیستان، دوستانتان، والدینتان، شریک زندگىتان یا محل کارتان تغییر مىکند، دستخوش تغییر نمىشود. زندگى شما تنها فقط وقتى تغییر مىکند که شما تغییر کنید، باورهاى محدود کننده خود را کنار بگذارید و باور کنید که شما تنها کسى هستید که مسئول زندگى خودتان مىباشید. مهمترین رابطهاى که در زندگى مىتوانید داشته باشید، رابطه با خودتان است. خودتان را امتحان کنید. مواظب خودتان باشید. از مشکلات، غیرممکنها و چیزهاى از دست داده نهراسید. خودتان و واقعیتهاى زندگى خودتان را بسازید.
پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,, :: 8:43 :: نويسنده : nima mahmoodi
وقتی سارا دخترك هشت سالهای بود، شنید كه پدر و مادرش درباره برادر كوچكترش صحبت میكنند. فهمید كه برادرش سخت بیمار است و آنها پولی برای مداوای او ندارند. پدر به تازگی كارش را از دست داده بود و نمیتوانست هزینه جراحی پرخرج برادر را بپردازد. سارا شنید كه پدر آهسته به مادر گفت: فقط معجزه میتواند پسرمان را نجات دهد دو شنبه 19 دی 1390برچسب:داستان,زیبا,مطالب,مطالب خواندنی,دلنوشته,دانلود,دانلود نرم افزار, :: 9:17 :: نويسنده : nima mahmoodi
شاگردی از استاد پرسید: منطق چیست؟ درباره وبلاگ ![]() این پرنده مهاجر همیشه عاشق پرواز حالا با بالی شکسته میخونه چه غمگین آواز توی یک هجرت جمعی دست بیرحمه صیاد اونو از جفتش جدا کرد با تنهایی آشنا کرد نجوای دو جفت عاشق روی شاخه های تنها شعری عاشقانه بود صدای قشنگ بالش تو فضای بی کرانه بهترین ترانه بود حالا تنها حالا خسته با دلی از غم شکسته بی صدا تر از همیشه با خودش تنها نشسته با صدای غم گرفتش شعر تنهایی میخونه سوز غمگین صداشو اونی که تنهاست میدونه ************* از اینکه به کلبه درویشی من اومدین بسیار خوشحالم. من نیما متولد 1366هستم ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |